بندر انزلی در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۲۸ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقه واقع شده‌است و ارتفاع آن از سطح دریا منهای ۲۶ متر می‌باشد. بندرانزلی از شمال به دریای خزر از جنوب به شهرستان صومعه سرا از شرق به شهرستان رشت و از غرب به شهرستان رضوانشهر متصل می‌باشد. شهرستان بندرانزلی در ناحیه‌ای کاملاً جلگه‌ای به صورت طولی و در ساحل دریای خزر واقع شده و دارای آب و هوای معتدل مرطوب می‌باشد. بخشی از محیط زیست طبیعی این شهرستان را دریا(۴۰ کیلومتر نوار ساحلی) و بخش مهم دیگر را اکوسیستم ارزشمند تالاب انزلی تشکیل می‌دهد. نام انزلی به پیشینه تاریخی اش در بیشتر شهرهای اروپایی شناخته شده‌است.
بندر انزلی

فاصله بندر انزلی تا تهران ۳۸۰ کیلومتر، تا مرکز استان ۴۰ کیلومتر و تا اولین فرودگاه ۳۵ کیلومتر می‌باشد. این شهرستان دارای آب و هوای معتدل مرطوب ساحلی بوده که در فصول مختلف سال شرایط آب و هوای مطلوبی را دارا می‌باشد. میزان بارندگی شهرستان بسیار بالا بوده به طوری که سالیانه متوسط ۱۸۹۲ میلی متر بارندگی دارد بیشترین بارندگی در ماه‌های شهریور و مهر با ۴۴۰/۹ میلی متر گزارش گردیده‌است. میزان رطوبت نسبی سالیانه به طور متوسط حدود ۷۱ تا ۹۷ درصد و درجه حرارت محیط زیست بین ۳/۵ تا ۲۸ درجه سانتی گراد در نوسان بوده‌است.


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 13 آذر 1394برچسب:شهر, شهر,بندر انزلی,استان گیلان, | 17:11 | نویسنده : عارف بساکی |

شهرستان قائم شهر بر حسب شواهد و قرائن موجود از جمله اماکن مذهبی نظیر امامزاده یوسف رضا و یا آرامگاه علامه فقیه شیخ طبرسی از سابقه دیرینه تمدن و فرهنگ قبل از قرن ششم هجری خبر میدهد و با توجه به سوابق موجود بنای اولیه این شهر در دوران قاجاریه با نام علی آباد نهاده شد که شامل قریه ای با واحدهای تجاری و مسکونی در حوالی میدان طالقانی امروزی و محله هایی در اطراف و روستاهای بزرگ نظیر چمنو(جمنان فعلی) قادیکلا و کوچکسرا در حاشیه بوده است که بعد از انقراض دوران قاجاریه و آغاز حکومت رضا خانی به لحاظ موقعیت خاص منطقه ای (محل عبور کاروانهای تجارتی و زیارتی از استانهای همجوار مانند تهران گیلان و خراسان ) . حکومت آن زمان را بر آن داشت که در شهر واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ از قبیل کارخانجات نساجی و گونی بافی و چوب بری و شالیکوبی دایر نماید این مسائل باعث شد که مردم از اطراف و اکناف و سایر ولایات کشور به این سامان مهاجرت نمایند و نهایتا در سال 1313 علی آباد تبدیل به شهرستان شاهی شد و در این مقطع از زمان با احداث راه آهن سراسری و توسعه صنایع نساجی در این شهرستان کمکم به جمعیت و توسعه عمرانی و ساخت و ساز شهر افزوده شد. پس از انقلاب نام این شهرستان به قائم شهر تغییر یافت و امروز به عنوان یک شهرستان استراتژیک جغرافیایی که ارتباط تهران بزرگ را با شمال و شمال شرقی از دو مسیر متفاوت جاده فیروزکوه و جاده هراز مرتبط می سازد دارای اهمیت ویژه می باشد
منابع طبیعی و جنگل ها

با توجه به اوضاع طبيعی شهرستان قائم شهر ، بارش و رطوبت جهت ايجاد پوشش گياهی فراهم می باشد. البته پوشش گياهی در تمام نقاط آن يکسان نمی باشد زيرا تا ارتفاع 2000 متری که نفوذ رطوبت دريآی خزر از بين رفته و يآ به کمترين مقدار می رسد ، از تراکم جنگل بسيار کم می شود و بمرور بجای جنگل مراتع جايگزين می شود. در شهرستان قائم شهر فصل خشک به طور کامل وجود ندارد جنگل : شروع جنگل قائم شهر از کوه پايه های البرز شمالی ميباشد که دارای حداکثر بارندگی می باشد و ميزان گسترش جنگل در گذشته به طرف دشت بيشتر بوده است که به مرور به منظور تهيه اراضی مزروعی ، درختان جنگل کاملا بريده شده اندو يا به صورت بقايای جنگل مخروبه با درختان پهن برگ ديده می شوند. به طور کلی جنگل ها در حاشيه جنوبی قائم شهر دارای تراکم بيشتری است و انواع درختان مانند : راش ، ممرز ، توسکا و کلهر ملج انجيلی و … می توان ديد پارک جنگلی تالار : پارک تالار يکی از پارکهای جنگلی معروف شهرستان قائم شهر می باشد که اين پارک در سال 1371 تاسيس شده و مساحت آن بالغ بر 160 هکتار می باشد. فرآورده های جنگلی عبارت است از : ذغال ، چوب ، هيزم ، چوب آلات تبديلی این جنگل در 10 کیلومتری قائم شهر قراردارد. و پوشیده از درختان آزاد ، ممرز ، توسکا ، بلوط ، اوجا ، ملچ ، عرعر ، انجیر ، ولیک ، شمشاد ، انار ، بوته تمشک و.. با چشم اندازهایی بسیار زیبا و بدیع دارای امکانات بهداشتی و تفریحی مثل زمین فوتبال میبباشد

موقعیت فرهنگی

مردم شهرستان قائم شهر که عموما دارای مشاغل کارگری هستند همواره از نظر علمی و آموزشی دارای جایگاه ممتازی در استان می باشند. از نظر درصد با سوادی مردم این شهرستان رتبه اول در استان را دارا می باشد. جمعیت افراد با سواد در قائم شهر 83.9 درصد بوده و همچنین این شهرستان از نظر تعداد دانشجوی رشته های مختلف بخصوص رشته های پزشکی و تعداد پزشکان به نسبت جمعیت رتبه بسیار خوبی را در استان و کشور دارا می است. این شهرستان از بعد آموزش عالی در دو مرکز : دانشگاه آزاد و تربیت معلم بانوان برخوردار است. مرکز تربیت معلم در سال 1358 راه اندازی شد و در حال حاضر با داشتن 120 دانشجو در چهار رشته ی تحصیلی فعالیت می کند

موقعیت جغرافیایی

قائم شهر یکی از شهرستان های مرکزی استان مازندران است که از آب و هوای مناسبی برخوردار میباشد. حدود جغرافیایی آن از شمال به شهرستان جویبار (که زمانی جزو قائم شهر بود) ، از جنوب به شهرستان سوادکوه (که سوادکوه نیز زمانی جزو قائم شهر بود) ، ، از غرب به شهرستان بابل و از شرق به شهرستان ساری محدود است. ارتفاع قائم شهر از سطح دریا 51.2 متر است و در اقلیم معتدل و مرطوب در دشت شیبدار تا نسبتا مسطح و بر روی رسوبات آبرفتی دوران چهارم زمین شناسی قرار گرفته است. مساحت شهرستان قائم شهر در حدود 740 کیلومتر مربع و تراکم نسبی جمعیت آن 452 نفر در کیلومتر مربع می باشد که پر تراکم ترین شهرستان در سطح استان محسوب می گردد. و اخیرا اعلام شده است که یکی از پر تراکم ترین شهر ها بعد از تهران !!! است
ترکیب جمعیتی

جمعیت شهرستان قائم شهر بر اساس آمار گیری 1377 نزدیک به 269268 نفر است. این شهرستان در حال حاضر از دو شهر قا ئم شهر و کیاکلا و یک بخش مرکزی تشکیل شده است. بخش مرکزی شامل 5 دهستان و 112 روستا می باشد. در گذشته شهر های جویبار و سوادکوه نیز جزو شهر تان قائم شهر به حساب می آمدند که به شهرستان ارتقا یافتند. ترکیب جمعیتی شهرستان با توجه به مهاجر پذیر بودن آن شامل اقوام مختلفی از جمله سوادکوهی ها ، آذری ها ، شهمیرزادی ها ، گرمساری ها و ساکنان بومی می باشد
رودخانه ها و منابع آب

قائم شهر دارای دو رود مهم میباشد که در دوجهت شرق و غرب این شهرستان جاری است

رودخانه تالار
این رودخانه از ارتفاعات کوه های سوادکوه و سمنان سرچشمه می گیرد و پس از پیوستن چند شاخه به آن ، از غرب قائم شهر گذشته ، ضمن عبور از منطقه کیاکلای قائم شهر در قسمت غربی قریه کاله و عرب خیل به دریای خزر می ریزد . طول این رودخانه 150 کیلومتر است و در مسیر خود شهرستان سوادکوه و قسمت غربی قائم شهر و بهنمیر و روستاهای اطراف را مشروب می سازد و در کشاورزی منطقه نقش مهمی دارد

رودخانه سیاه رود
یاین رودخانه از ارتفاعات برنجستانک در 15 کیلومتری جنوب شرقی قائم شهر سرچشمه می گیرد. سیاه رود 65 کیلومتر طول دارد و دارای مسیر ی پر پیچ و خم است . شاخه های متعدد آن بین قادیکلا و ساروکلا به هم پیوسته و پس از عبور از شرق قائم شهر و مشروب نمودن اراضی مسیر از روستا های لاریم جویبار گذشته به دریا مریزد . کشاورزان حدود 30 روستا از آب این رودخانه استفاده می کنند . امروزه آلودگی حاصل از پسابها و فاضلاب های خانگی و صنعتی ، که به این رودخانه می ریزند موجبات نگرانی همگان را فراهم آورده است .

قائم شهر

قائم شهر

قائم شهر

قائم شهر

قائم شهر


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 12 آبان 1394برچسب:قائم, شهر, | 11:31 | نویسنده : عارف بساکی |

سعادت‌شهر مرکز شهرستان پاسارگاد در استان فارس ایران است و در ۱۰۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان شیراز قراردارد.

این شهر دارای پیشینه تاریخی بسیار کهن می‌باشد. تغییرنام این شهر در طول تاریخ باعث گردیده پیشینه تاریخی آن ناشناخته بماند. نام این شهر در لوح‌های گلی باروی تخت جمشید٬ کمینوش (Kaminush) (تحقیقات دکتر عبدالمجید ارفعی) و در فارسنامه ابن بلخی (سال تالیف پیش از ۵۱۰ هجری قمری و حدود ۱۰۰۰ سال پیش می‌باشد) کمه ذکر شده است. پس از آن کمین نام داشت که این نام هم اکنون نیز استفاده می شود چنانچه سعادتشهر را کمین و روستاهای توابع را با پسوند کمین نام گذاری می کنند از قبیل اکبرآباد کمین، علی آباد کمین، قوام آبادکمین و …. سعادت شهر تاقرن حاضر نام‌های زیادی را بر خود دیده است از آن جمله اکلیدک، کلیدک یا کلیلک (در زمان قاجار), سعادت آباد در زمان پهلوی و سعادتشهر در حال حاضر. بعضی افراد به اشتباه نام انگبین یا انگبون به لهجه محلی و یا عنگوون به املا غلط یکی از نام‌های آن میدانند که البته این نام، نام روستای علی‌آباد کمین بوده است که در حال حاضر یکی از ۵ محله کنونی ان شهر می‌باشد.

با توجه به کاوش‌های انجام شده در تنگ بلاغی و کشف کاخ شاهی در آن محل و نیز کشف وسایل تهیه شراب و فراورده‌های انگور (کاشت و تهیه فراورده‌های انگور پیشه تاریخی مردمان سعادت شهر بوده و هست) و دانستن سیر تغییر در موقعیت جغرافیایی سعادت شهر در طول تاریخ از سمت تنگ بلاغی به سمت مکان فعلی (وجود قبرستان‌های تاریخی از جمله قبرستان سنگی و نیز قبرستانی با قدمت بیش از هفتصد سال در باغات تخریب شده اطراف محله نایگرد که سنگهای آن توسط روستاییان جهت شالوده سازی استفاده می شده است و متأسفانه تمامی آثار آن در حال از بین رفتن می‌باشد و نیز بقایای تل کوشکک که هنوز هم بدون هیچ زحمتی می‌توان در آنجا تکه‌های سفال و بقایای انسانی را یافت بیانگر این مطلب می‌باشد که شهر قدیم کمه در پهنه ای به وسعت بین مکان فعلی، تل کوشکک و نایگرد بوده است و احتمالاً تل کوشکک درکرانه باختری ورودی جنوبی سعادت شهر بقایای حصار و باروی قدیمی آن و یا معروفترین بنای آن می باشد. همانطور که در نزهةالقلوب حمد الله مستوفی (۷۴۰ قمری) ذکر شده کمه در فاصله کمی از رود پرواب (پلوار، بلاغی) قرار داشته است. این مسنله نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.

در فارسنامه ابن بلخی در توصیف کمه نوشته شده است: “کمه [٢] و فاروق و سیرا [٣]: شهرکی است و دیه هاء بزرگ و نواحی و هواء آن سرد است، معتدل، و آ ب هاء روان خوش دارد و میوه ها باشد از هر نوعی و نخجیرگاه است و همه آبادان است و به حومه آن «٤» جامع و منبر است. ”

[٢] .در نزهة القلوب: کمین و فارق دو شهر است و توابع بسیار دارد و هوای معتدل و آب روان و غلّه و میوه بسیار بود و در آن حدود نخجیر بسیار است. (ص ١٢٤ ). (و ر ک مسالک و ممالک: فاروق: ص ٩٩ ). [٣]. لسترنج این نام را در ترجمه فارسنامه « لسیرا » آورده است.

در جایی دیگر در توصیف مرغزار کمه (دشت کمین) می گوید:

“… و مرغزار کمه و سروات، از جمله مرغزارهاء معروف نیست امّا چهار پا را عظیم سود دارد.” در نزهة القلوب: مرغزار کمین و پرواب و خواست جان از مرغزارهای معروف نیست اما گیاهش با چهارپا سازگار بود و بهتر از دیگر جا یها. مرغزار نرگس به جوار کازرون و جره به حدود خان آزاد مرد … (ص ١٣٦)

کوتاه ترین راهی که از شیراز به اصفهان می رفت، جاده ما بین و دشت رون بود که در فارسنامه به عنوان جاده زمستانی ذکر گردیده است. جاده تابستانی طولانی ترین و خاوری ترین دو جاده دیگر بود که از اصطخر به کمین و از آنجا به پازارگاد، یعنی مشهد مادر سلیمان، و از آنجا به ده بید می رفت و از ده بید به سمت راست راهی از این جاده منشعب می شد که به یزد می رسید و امتداد راه اصفهان به سمت باختر بود و تا سرمق و دهکده آباده و از آنجا به یزد خواست و قمشه. کمین از ساحل خاوری رودخانه پلوار دور نبود و به گفته حمد اللّه مستوفی .« توابع بسیار دارد و هوای معتدل و آب روان و غله و میوه بسیار بود». بالاتر از آن سرپیچ رودخانه پلوار پازارگاد و مقبره کورش واقع است که مسلمین آن را مشهد مادر سلیمان می دانند:

ابن بلخی در بیان راه های بین شیراز و اصفهان سه راه اصلی نام می برد که یکی از این راهها، خاوری ترین راه از مسیر اصطخر به کمه و پاسارگاد می باشد. این راه، راه تابستانی بوده و کمه در این مسیر(به گفته ابن بلخی، مسیر اصطخر) قرار داشته است. لازم به ذکر است بین منزل سوم ، اصطخر، و منزل چهارم، کمه، راه از فاروق می گذشته و پس از یک راه کوهستانی بین فاروق و کمه که هنوز هم این راه وجود دارد و از فاروق شروع شده وبه سمت دامنه شمالی کوه در جوار روستا های علی رسیده کمین و حسن آباد کمین به سمت سعادتشهر امتداد می یابد و ابن بلخی مسافت آن را 6 فرسنگ ذکر کرده است.

“ابتداء این مسافت ها، از شیراز کرده آمد، به حکم آنک میانه ولایت است. از شیراز تا حدود اصفهان، راه جادّه سه راه است: راه مایین و رون، راه اصطخر، راه سمیرم. از این جملت راه مایین و رون، از شیراز تا یزد خواست کی حدّ است میان پارس و اصفهان، پنجاه و دو فرسنگ :…

راه اصطخرهم از یزد خواست بیرون آید برصوب اقلید و سرمق، شست و نه فرسنگ. این راه کی درازترست، امّا راه زمستانی این است کی دیگر راه ها ببندد:

منزل اوّل: از شیراز تا زرقان ، هفت فرسنگ.
منزل دوم: پا و دست، شش فرسنگ.
منزل سوم: اصطخر، چهار فرسنگ.
منزل چهارم: کمه، شش فرسنگ.
منزل پنجم: کمهنک، چهار فرسنگ.
منزل ششم: دیه بید، هشت فرسنگ.
منزل هفتم: دیه پولند، هفت فرسنگ.
منزل هشتم: سرمق، هفت فرسنگ.
منزل نهم: آباده، پنج فرسنگ.
منزل دهم: شورستان، هفت فرسنگ.
منزل یازدهم: یزد خواست، هشت فرسنگ.

همینطور در مسیر کثه (یزد) نیز به عنوان منزل سوم نام می برد.

ابن بلخی در جایی که از غضب سلطان مسعود بن سلطان محمود بر اسمعیلیان و شبانکاره سخن می گوید از بیرون راندن آنان توسط سلطان از کمه نیز می گوید:

” کی پادشاه نبود آن بطن، امّا از جمله اصفهبدان بودند و در عهد اسلام، چون لشکر عرب، پارس بگرفتند، این قوم را چون دیگر پارسیان، قهر کردند و آواره شدند و به شبانی و گوسپندداری افتادند و مقام به « ضادشور بانان » کردند از « دشت آورد » و آنجا مرغزار و آب است و این اسماعیلیان را چهار پا و گوسپند جمع آمد و نیز قوی تر شدند، پس چون سلطان مسعود، به اصفهان آمد و تاش فرّاش را بگماشت و آن روزگاری بود به اضطراب، این اسماعیلیان در اعمال اصفهان، دست درازی می کرده اند و راه می داشتند، تاش فرّاش تاختن آورد و ایشان را بغارتید و خلقی را بکشت و دیگران، بگریختند و به کمه و فاروق رفتند و یک چندی آنجا می بودند و پادشاهان پارس دیلم بودند، پس ایشان را رضا نکردند کی آنجا باشند و همه ساله از کوه به کوه می گشتند تا به آخر روزگار با کالیجار، برفتند و دارابجرد به دست گرفتند و دولت دیلم به انجام رسیده بود و دفع ایشان نتوانستند کردن و ایشان، بسیار شدند و قومی گشتند و اصل این قوم در آن وقت دو برادر بودند: یکی محمّد بن یحیی و این محمّد پدر سلک بود، کی حسویه پسر اوست. … ”

شهر سعادت شهر هم اکنون از ۵ محله سعادت شهر، علی‌آباد، بوکان، سراج آباد و نواجرد (نایگرد) تشکیل شده است.

سعادت شهر


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 11 آبان 1394برچسب:سعادت, شهر, | 20:53 | نویسنده : عارف بساکی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 53 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سه صفر هشتاد